خوب خوب خوب
حالا که از اداره رفتم شعبه لازمه یکی از خاطرات مشتی از سوتیای خودم تعریف کنم.
چند روز پیش رفته بودم توی یکی از دوایر اداره نشسته بودم و با یکی از همکارای اناث مشغول حال و احوال بودیم که ناگهان همکار مزبور لطفش گل کرد و یه بسته پاپ کرن (چس فیل سابق ) از کیفش در آورد و به ما تعارف کرد.ما در حال تعارف مرگ تو نمیخورم و جون من بخور بودیم که یکی از دوستان ذکور سر رسید و از دور گفت: ((چی دارین می خورین؟))همکار اناث فوق الذکر با لحن زنانه ای فرمودن : (( پاپ کرن، شما هم بفرمائین)) ولی بنده زود دست و پامو جمع کردمو گفتم:(( پاپ کرن نه نسیم فیل)). بعد هم اضافه کردم :((قبلا یه اسم بی ادبی داشت ولی حالا اسمش عوض شده و شده نسیم فیل)) بعدشم قاه قاه زدم زیر خنده. اتفاقا اون همکار خانوم و همکار آقا هم خندیدن و هرکدومشونم این عبارت ((نسیم فیل)) رودو سه بار تکرار کردن، اما همکار خانمی که میز جلویی نشسته بود از اول تا آخر این صحبتا حتی سرشم از روی کاغذای جلوش بلند نکرد و هیچ توجهی نشون نداد.موضوع برام یه خورده عجیب شد آخه این بنده خدا از اولین کسایی بود که تو هر شوخی و خنده ای خودشو مینداخت وسط و مجلس گرمی می کرد.
با همین فکرا بود که از دایره مذکور زدم بیرون و رفتم سمت دایره خودمون.هنوز به در دایره نرسیده بودم که فهمیدم چه سوتی بزرگی دادم. بله درست حدس زدین اسم کوچک همکار میز جلویی ((نسیم ))بود.
بنده خدا به طرفه العینی اسمش شد چس و رفت پی کارش.
Share: Del.icio.us ¦ Balatarin
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
2 comments:
علی اقا سریعا تا همسر بنده نخواندنش این پستو حذف کن
همسر بنده دیگه همکار مونث شما نیست میدونی دیگه
بعدشم بنده تا اطلاع ثانوی یا شما به حالت قهر در آمده ام
معرفتم داشتن اون قدیمیا داشتن داداش
آخه یه ذره جلو اون گاله رو بگیر کل! سرتو به باد می دی هان
Post a Comment