اللهم لبیک

¦

عرفه است عرفه
روز خداست و روز حسین است
و صحرای بی پایان عرفه چه تنگ است در تنگنای عشق تو وخدای تو ای خون خدا!
واز عرفه به" مشعر" جای فهمیدن، مکان معرفت، پس نرفتی و روی گرداندی که معشوق را ندایی دیگر بود تورا و تو را سودایی دیگر در سر. و رفتن و گذاشتن سنگین پایان پابر جا بر جایشان که بمانند و ببینند و دست بگزند بر هنری که تنها تو را شایسته بود و تورا بایسته که" خداوند می خواست ترا کشته ببیند"...
که عرفه زمان شناخت بود. شناخت سره از ناسره و تاریخ رشک خواهد برد به آن عیاری که تو نمایاندی در آن عیار سنجی، ای خون خدا!

0 comments: